به نظر مي رسد دنياي کنوني بيش از هر مشکلي در درون خود گرفتار نوعي خلاء و کمبود است زيرا به هر طرف که نگاه مي کني بشر را مي بيني که بدنبال گمشده اي است، به هر سو مي دود تا از بي هدفي و پوچي راهي براي نجات خود بيابد. دين مبين اسلام بعنوان اولين و آخرين دين نازل شده براي بشر علاوه بر اينکه راه اديان گذشته را در نجات بشر به اکمال مي رساند، سعادت ابدي را نيز به او مي نماياند. و قرآن کريم که سند زنده و گوياي اين مکتب است مانند چراغي در دل هر مسلماني روشن شده و خاموش نمي گردد. و تمام ميل و کشش و انگيزه او را در زنده بودن و حياتش جهت داده و او را بوسيله دستوراتش و عمل به آنها به سعادت مي رساند. من در اين تحقيق سعي مي کنم اولا انگيزه انسان براي ديندار شدن و نياز او را به دين بيان کرده و ثانيا انواع دين و ثالثا اثر دين در زندگي و رابعا مرزهاي دين داري و فوايد آن و در نهايت مشخصه هاي دينداران واقعي از نگاه قرآن را بررسي کرده و اميدواريم بتوانم در آخر به يک نتيجه مستدل و عملي برسم. و با استفاده از آيات و پاره اي از رواياات و نظرات و تقريرات علما و دانشمندان پايه هاي اين نتيجه گيري را محکم کنم و نشان دهم که راه عملي و آسان براي رسيدن به همه اهداف در نظر گرفته شده براي انسان معاصر و سردرگم که همان نجات و آرامش و آسودگي در پناه دين است، وجود دارد.